بنام خدا و برای خدا

پس از روی کار آمدن دولت یازدهم که به دروغ مشی خود را اعتدال اعلام کرد و در حالی که سرمست از پیروزیی که خود باور نداشت، در اولین گام حرکت لیبرالی خود جهت بهبود وضعیت اقتصادی کشور و معیشت مردم، در سیاست خارجی کشور در زمینه مذاکره با آمریکا از فضای دوقطبی‌سازی مذاکره – عدم مذاکره بهره جست و وعده های دشمن ایران یعنی آمریکا را باور نمود و الان بیش از یک سال است که دولت اعتدال در زمینی بازی می کند، که آن زمین و بازی را آمریکائیها از قبل تعریف و آماده کرده و در این بازی که نتایج آن را سرویسهای جاسوی آمریکا و رژیم صهیونیستی تعیین کرده بودند، اهداف مشخصی، مد نظر دشمنان ایران بوده که تاکنون به بخشهای مهمی از آن دست پیدا کرده اند و آن اهداف عبارتند:

- حمایت از جریان لیبرالیسم طرفدار آمریکا و منزوی نمودن نیروهای مؤمن به گفتمان انقلاب اسلامی.

- گسترش اباحه گری در مسئولین نظام اسلامی و حمایت از فتنه‌گران و طرفدارن فرهنگی غرب.

- ایجاد فضای ناامیدی در بین مردم و ناکارآمد ساختن نظام اسلامی در جهت رفع مشکلات جامعه.

در آغاز به کار دولت یازدهم، جان‌کری، وزیر خارجه آمریکا، در سال 92 به تشویق و ترقیب دولت اعتدال ایران به مذاکره با آمریکا پرداخت، و گفت: «اگر ایران اقدامات سریعی را برای همکاری با نظارت‌های بین‌المللی روی برنامه هسته‌ای‌اش عملی کند، واشنگتن می‌تواند تحریم‌ها را در طول چند ماه لغو کند».

اما این وعده آقای جان‌کری، که دولت اعتدال، آن را جدی گرفته و مدت آن را حداکثر 6 ماه برای لغو تحریم‌ها برآورد کرده بود، به زودی به یأس مبدل شد و گریبان دولت بی تدبیر اعتدال را در دستان چدنی آمریکا قرار داد و با آلوده شدن دولت ایران به پلمپ تأسیاست هسته ای خود و مذاکرات بی حاصل، مجبور گردید، از خطوط قرمز نظام عبور نماید و با کمترین موفقیت و پذیرش ذلت بار توافق هسته ای، گام به گام از خواسته های به حق کشورمان چشم پوشی نمود و نهایتا آقای اوباما با صراحت اعلام کرد: «مذاکراتی که هم‌اکنون جریان دارد برای لغو تحریم‌ها نیست». و اینجا بود که همه تخم مرغهای دولت اعتدال که در سبد مذاکرات هسته ای چیده بود، به یک باره شکست!!!!!

همه این مصائب برای دولت اعتدال زمانی رُخ نمود، که تمام اورانیوم غنی‌سازی شده 20 درصد کشورمان، که یک ذخیره استراتژیک و حاصل تلاش شهداء گرانقدر هسته ای بود، در طول مهلت 6 ماهه توافقنامه ننگین دولت بی تدبیر اعتدال، اکسید شده و پس از آن هم بخش زیادی از اورانیوم 3.5 درصد غنی‌سازی شده، با بی تدبیری دولت، اکسید گردید و چتر نظارت‌ آژانس را بر همه مکانهای هسته ای و گاهاً غیر هسته ای کشورمان گستراند، اما طرف‌ آمریکایی، به دولت اعتدال شیفته اش، رحم نکرد و حتی بخشی از تحریم‌ها را هم تعلیق ننمود و هر روز آمریکا و همپیمانانش خواسته های جدیدی را مطرح می کردند که بخشی از آن به شرح ذیل است.

1. راکتور آب‌سنگین اراک به یک راکتور عادی تولید برق با سوخت غیرطبیعی (سوخت غنی‌سازی شده) تبدیل شود. و این یعنی برچیدن آب سنگین و نیروگاه 40 مگاواتی اراک است!

2. طرف آمریکائی سانتریفیوژ فعال را به‌صورت شفاهی به تعداد 4700 عدد پذیرفته است و این برخلاف نیاز کشور به 190 هزار سو می باشد که از سوی مقام معظم رهبری تعیین گردیده است.

3. ایران پروتکل الحاقی را به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند و نظارت‌های سرزده بازرسان آژانس را بپذیرد.

4. بُرد موشک‌های ایران از 2000کیلو متر به 150 کیلومتر کاهش پیدا نماید.

5. زمان بسیار طولانی که مدت آن نزدیک 20 سال است برای عادی شدن پرونده ایران در نظر گرفته شود و ایران آن را بپذیرد.

در صورت تأمین این خواسته های استکباری آمریکا؛ در رابطه لغو تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل، پس از رفع نگرانی‌های و تغییر روش ایران، تصمیم لازم گرفته خواهد شد، تحریم‌های چندجانبه نیز به دلیل اینکه رژیم تحریم‌ها باید علیه ایران حفظ شود، فعلاً امکان‌پذیر نیست. و به خاطر مخالفت کنگره آمریکا، لغو بخش زیادی از تحریمهای آن کشور، امکان پذیر نخواهد بود!!!!!

پس کاربران عزیز خود قضاوت نمایند؛ اگر چنین توافقنامه ای را برای مدت 15یا 20سال بپذیریم، فرق آن با قطعنامه های ننگین "ترکمنچای، گلستان و رژی" چیست؟! آیا عزتی برای امالقرای جهان اسلام، باقی می ماند؟!!!!! آیا شرمنده روح شهداء و بخصوص شهداء هسته ای کشورمان که با جانشان، درخت هسته ای را بارور کردند، نخواهیم شد؟!!!!!

هیهات که رهبری معظم انقلاب و نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب و مردم آزاد منش ایران اسلامی، زیر بار این ذلت بروند و هیهات من الذله.

والسلام